واکنش آنی از کن 75( می 2022)
زیباییِ زشتی

ورایتی (پیتر دبروژ): هر چه بیشتر به موضوع زیبایی نگاه کنید، زشت تر به نظر می‌رسد. در این میان، ثروت عملاً از هر جهت زشت است. روبن اوستلوند، طنزپرداز سوئدی مستقیما به این مسئله می‌پردازد و  دنیای  سوپرمدل‌ها و ثروتمندان بزرگ در مثلث غم را به‌صورت دقیق  بررسی می‌کند. تئوری عملیاتی او در این فیلم که همراه با بحث‌هایی در مورد سرمایه‌داری و کارل مارکس مطرح می‌شود، این است که زیبایی خود نوعی ارز است، اگرچه بسیار بی‌ثبات مانند کریپتو، که می‌تواند در هر زمانی سقوط کند. این فیلم نشان می دهد که در دنیای فیلترهای اینستاگرام، لوازم ارایش و جراحی های زیبایی که همگی مقرون به صرفه و قابل خرید هستند، رسیدن به کمال ظاهری آسان است و به نظر می رسد داشتن شخصیت عمل سخت تری است. نکته ای که در مورد اوستلوند وجود دارد این است که او شما را می خنداند اما شما را وادار به تفکر نیز می کند.

ددلاین (آنتونی د الساندرو): روبن اوستلوند در رابطه فیلمش به یک مورد مطالعه علمی اشاره کرده است که در آن ببری که با لکه قرمز آراسته شده بود، در گله اش پنهان شد. کارگردان در رابطه با ترکیب افراد در گروه‌های اجتماعی نیز اذعان دارد که: «مد نیز به همین شکل عمل می‌کند».

ددلاین (استفانی بانبری):  درباره این فیلم گفته است: «مثلث غم یک بیانیه تبلیغاتی درباره برابری است: برابری وجود ندارد، نمی تواند وجود داشته باشد، در حالی که مصیبت ممکن است باعث سقوط سگ های برتر شود، نفرین های جدید جایگزین آنها می شوند و دقیقاً به همان شکل رفتار می کنند.»

گاردین(پیتر برادشاو) :  مثلث غم با عنوانی که به یک اخم ناخواسته روی پیشانی یک مدل اشاره دارد، حمله‌ای طنزآمیز به قدرت اجتماعی منحرف شده و البته اجتناب ناپذیر از زیبایی و ثروت است. اوستلوند در شروع فیلم توصیفی داستانی از ثروت و قدرت دارد. «افراد دنیای مد با یک قایق تفریحی لوکس می‌رود به یک جزیره تفریحی سفر می‌کنند، جایی که ما ببینیم که چگونه مدل‌ها از ظاهر خود به عنوان ثروت استفاده می‌کنند. این پایان تمدن غرب خواهد بود.»

1401/3/3 11:33:10