امروزه وقتی از تعزیه صحبت میکنیم ناخودآگاه ذهنمان به سمت نمایشی پر سوز و گداز میرود. اینکه چند سرباز با لباس سرخ و سبیلهای تاب داده قرار است چند سرباز سبزپوش که معمولا محاسن بلندی دارند را بکشند. و مخاطب تعزیه برای گریستن به تماشای این نمایش کهن میآید. زمخشری که از مفسران بزرگ قرآن است کتابی در تهذیب اخلاق دارد که در آن ذکر میکند هرکس بر حسین بگرید بهشت بر او واجب است و هرکس خود را گریان نماید و دیگران را بگریاند از زمره نیکان است و همان ثواب را دارد. تعزیه قرار است مخاطب را بگریاند. امروزه تعزیهها همه در مورد انبیا و اولیای خداست و وقایع کربلا را بازگو میکند اما در گذشته تعزیههای مضحک نیز اجرا میشد. فرخ غفاری و مایل بکتاش در کتاب تئاتر ایرانی به این تعزیههای خنده دار اشاره میکنند. دو تعزیه عروسی رفتن فاطمه زهرا و شهادت یحیی ابن زکریا از تعزیههای کمدی هستند که قلمرو تازهای در شبیه نویسی و شبیه خوانی گشوده اند.
اعتماد السلطنه در یادداشت های خود به تاریخ جمعه 7 محرم 1306 مینویسد: در تکیه دولت تعزیه دیر سلیمان بود و سفرای انگلیس و ایطالیا با اتباعشان آمده بودند تماشا. بعد از تعزیه، اسماعیل بزاز مقلد معروف با قریب دویست نفر از مقلدین و عمله طرب بودند که با ریش های سفید و عاریه و لباس های مختلف از فرنگی و رومی و ایرانی ورود به تکیه کردند و حرکات قبیح از خودشان بیرون آوردند، به طوری که مجلس تعزیه از تماشاخانه بدتر شده بود.
در همین منبع درباره تعزیه عروسی رفتن فاطمه زهرا مربوط به 4 محرم 1299 قمری نوشته شده: دیشب تعزیه عروسی رفتن حضرت فاطمه را در تکیه بیرون آوردند. این تعزیه را قدری رذل کرده اند. دیشب مخصوصا زیادتر رذل شده بود. وقاحت به قدری شده بود و خنده اهل حرم خانه طوری از بالاخانه ها به صحن تکیه می آمد که اشخاصی که در آنجا بودند نقل می کردند که از تماشاخانه مضحک فرنگستان باخنده تر بود.
و در یادداشت دیگری به تاریخ 25 رمضان 1311 قمری اشاره شده است: شبیه عروسی رفتن حضرت صدیقه کبری علیهماسلام را که آورده بودند به شبیه حضرت فاطمه لباس فرنگی پوشانده و کلاه فرنگی به سرش گذاشته بودند!
بنا به یادداشت های موجود هرآنچه که خنده دار بود چه در تعزیه چه در تقلید و تماشا به اعتقاد متعصبین یک عمل رذل و قبیح به شمار میآمد. در تعزیههای نامبرده یک روایت مضحک در کنار یک تراژدی قرار میگیرد و نهایتا جنبه تراژدی به جنبه خنده دار اثر غالب میشود. تعزیه یحیی ابن زکریا مبتنی بر همان قصه دینی است که اسکار وایلد نمایشنامه سالومه را براساس آن نوشت. در این نمایش تناقض درونی پادشاه محور کمیک قضیه است در حالیکه تضاد خارجی مناسبات وی با یحیی و دختر ایجاد فاجعه میکند.
در تعزیه های قدیمی کارگردان اثر آنقدر اختیار داشت که به ضرورتِ پر بودنِ شکم، مجلس اختتامیه یا به اصطلاح امروزی اِندینگی به تعزیه اضافه کنند. در این قسمت از تعزیه، صاحب کاروانسرا یا قهوه خانه ای که نزدیک به محل اجرا باشد موظف بود که چلو کباب و قلیان جناب یزید و لشکریان را مجانی بدهد. در بسیاری از تعزیه هایی که در حسینیه ها و کاروانسراها برگزار می شد این قضیه رایج بود و بساط جماعت تعزیه خوان به راه. پس از شهادت حضرت، ارتش بنی امیه بزمی میگرفت و لازمه بزم چلوکباب است و قلیان!
به مرور زمان تعزیههای خندهدار به فراموشی سپرده شدند و تعزیهها به شرح وقایع کربلا محدود شد. جشن هنر شیراز هرسال میزبان برنامههای نمایشی خاص و مهمی بود که تعزیه نیز سهم خود را داشت. سال 1350 تعزیه خروج مختار به کارگردانی پرویز صیاد اجرا شد. ایرج زهری در نشریه تماشا در توصیف تعزیه خروج مختار و اهمیت کارگردانی در تعزیه مینویسد: من معنی کارگردان در تعزیه را مشکل میفهمم و معتقدم باید شلوار عادی و کفش عادی امروزی از زیر زره شمر پیدا باشد. تعزیه باید فقیر باشد، راحت باشد و غیرحرفهای باشد تا ارتباط کامل برقرار کند.
مسلما کارگردانی حرفهای مثل پرویز صیاد که پدرش از تعزیهنویسهای کارکشته تاریخ بوده تعزیهای حرفهای ساخته که باب طبع ایرج زهری نبوده. صیاد در پیاده سازی متنهای تعزیه سابقه طولانی دارد. فرخ غفاری در مصاحبهای نقل میکند که در فیلم زنبورک تعزیه شیرافکن را پیاده کردیم. ولی با تغییر و دخل و تصرف در شخصیتها. پرویز صیاد متن دیالوگهای این تعزیه را پیاده کرد چرا که از پدرش به خوبی این هنر را آموخته بود و به تعزیه مسلط بود.
در تعزیه شیرافکن پهلوان پنبهای قصد دارد با دختری به نام شقایق ازدواج کند و شقایق هم شرط این ازدواج را آوردن سر امیرالمومنین گذاشته است. او نزد امیرالمومنین رفته ولی چون توانایی این کار را ندارد با التماس و زاری از ایشان میخواهد که اجازه دهند سرشان را بزند و برای دختر ببرد. امیرالمومنین دلش به حال مرد میسوزد و میپذیرد ولی هنگامی که پهلوان پنبه قصد بریدن سر حضرت را دارد دستش از جانب خداوند خشک میشود. در فیلم زنبورک پهلوان پنبه با بازی باقر صحرارودی قصد دارد برای رسیدن به دخترعمویش سر پهلوانی دیگر را بزند. او به سراغ عنایت بخشی میرود، او میپزیرد که صحرارودی سرش را بزند ولی هنگامی که شمشیرش را بالا میبرد تا سر پهلوان را بزند پرویز صیاد در نقش زنبورکچی سر میرسد و مانع این کار میشود.
یکی از فرم های متفاوت تعزیه در شهر سده اصفهان اجرا میشد و آن هم شیوه اجرا به سبک گذربه گذر بود. یعنی برای اجرای نمایش چند گذر که به یکدیگر میرسیدند را انتخاب میکردند و این گذرها ثابت میماندند و هربخش از تعزیه در یک گذر اجرا میشد. گذر اول همیشه حسینیه محل بود، گذر دوم امامزاده شهر و گذر سوم یک میدان معروف که منتهی به گذر دوم باشد. بازیگران تعزیه به سه دسته تقسیم میشوند. به این ترتیب که مثلا برای شهادت امام حسین در گذر اول خداحافظی حسین (ع) با اهل حرم و نزدیکانش را نشان میدهند. سپس دسته اول به سمت گذر دوم حرکت کرده و همین قسمت را در آنجا نیز تکرار میکنند. بعد از تمام شدن کار دسته اول، دسته دوم وارد گذر اول وارد میشود و ادامه داستان را که صحنه جنگیدن امام است اجرا میکنند. بعد از اتمام اجرا به گذر دوم رفته و همین نمایش آنجا عینا اجرا میشود. پس از آن دسته سوم وارد گذر اول شده و صحنه شهادت امام را اجرا میکنند. بعد به گذر دوم رفته و مثل قسمت های قبلی کار را اجرا میکنند. شیوه دکور و صحنه آرایی در این تعزیه ها بسیار جذاب است مثلا در تعزیه شبیه خوانی مختار که تصاویرش را ادامه مشاهده خواهید کرد در میدان سه مجلس چیده اند. بالای میدان مجلس یزید، در جنوب میدان یک تخت که نمایشگر زندان یزید است و در گوشه دیگری از میدان شهر مدینه را مجسم کرده اند تا نمایش نطق حضرت زین العابدین را اجرا کنند.
تعزیه مجلس یزید، سمت چپ شخصی ست که فرم لباس هایش از سفارتخانه انگلیس در آن زمان برداشته شده است
ضلع جنوبی میدان، زندان یزید در تعزیه شبیه خوانی مختار
تعزیه شبیه خوانی مختار. فرد دوم از سمت چپ شبیه گردان تعزیه است
فرخ غفاری در مصاحبهای که با نشریه تماشا انجام داد ( 2 مرداد 1355) چنین میگوید: شانزده هفده سال پیش پرویز صیاد برای اولین بار به نشان دادن این تئاتر همت کرد که به دنبال او ما این نمایش (تعزیه) را به جشن هنر بردیم و بعد به تلویزیون آوردیم. دهمین دوره جشن هنر لازم دید که بیش تر به تعزیه بپردازد. به همین منظور در برنامه های امسال سه برنامه مهم در جشن هنر اجرا در خصوص تعزیه خواهد شد. در برنامه اول سمپوزیومی با حضور سی ایران شناس خارجی برگزار خواهد شد که درباره تعزیه به گفتگو بپردازند. از ایران نیز هشت فرد مطلع درباره تعزیه سخن خواهند گفت. کارشناسی و مدیریت جلسه بر عهده محمدجعفر محجوب خواهد بود. همه فیلم هایی که در ایران و خارج راجع به تعزیه ساخته شده اند در جشن هنر به نمایش درخواهند آمد و در جوار آن نمایشگاهی از وسایل تعزیه برگزار خواهد شد. همچنین پنجاه کتاب ایرانی و خارجی که در مورد تعزیه نوشته شده اند در این نمایشگاه قرار خواهند گرفت. در کنار این ها هفت مجلس تعزیه اجرا خواهد شد. این هفت اجرا شامل: تعزیه طفلان مسلم، تعزیه حضرت عباس، تعزیه علی اکبر، تعزیه شاه چراغ، تعزیه شهادت امام، تعزیه درویش بیابانی و تعزیه بازار شام خواهند بود. این تعزیه ها یکبار در حسینیه مشیر و یکبار در روستای کفترک اجرا خواهند شد.
در همان سال مصاحبه ای با پیتر چلکوفسکی (رئیس بخش ادبیات در زبان های شرقی و رئیس مرکز مطالعات شرق در دانشگاه نیویورک) صورت گرفت. چلکوفسکی از دیدن تعزیه متعجب شده بود. او معتقد بود این نمایش برای مغرب زمین بسیار مفید خواهد بود. چرا که برای جامعهای که درگیر اصلاحات است یک نمایش طبیعی باعث دلبستگی و ایجاد علاقه به ادبیات و هنر در دل مخاطب خواهد شد.
او با اشاره به فیلم تعزیه در نطنز ساخته ژان بارونه همراهی و تماشاگران با گروه نمایش را نمونه خوبی از یکی شدن مخاطب با نمایش می داند. در این تعزیه تماشاگران به وسط اجرای تعزیه رفته و زیر تابوت را گرفته و با گروه همکاری می کنند.
گزارش این سمپوزیوم در سه بخش توسط انتشارات جشن هنر به صورت بولتن منتشر شد و خلاصه سخنان سخنرانان در آن جلسه توسط منوچهر آتشی پیاده سازی شد. با توجه به اینکه فیلمهای ضبط شده از برنامههای جشن هنر شیراز در اختیار آرشیو صدا و سیماست و دسترسی به آنها ممکن نیست باید به همین بولتنها اکتفا کرده و گزارش کامل جلسات را به صورت خلاصه بخوانیم که البته دسترسی به آن نیز تنها از طریق کتابخانه ملی ممکن است.
پروفسور آند و پرویز ممنون در سمپوزیوم تعزیه