زمان زیادی از انتشار فصل پنجم و نهایی سریال پرطرفدار سرقت پول نمیگذرد. خالق این سریال، الکس پینا، به همین بهانه در گفتوگویی با نشریه 'اسکوایر میدل ایست' در مورد چالشهای ساخت این فصل صحبت کرده است.
برای به پایان رساندن فصل نهایی از کجا شروع کردید؟ و اینکه بعد از اتمام فصل چهارم، انتهای قصه را در نظر داشتید یا با شروع نگارش به آن رسیدید؟
البته که میدانستیم قرار است در ادامه چهکار کنیم. معمولا از همان آغاز کار، پایان را میدانیم اما اتفاقی که در ارتباط با بخش پنجم افتاد این بود که طرح ما برای فصل های نهایی قابلاجرا نبود و مجبور شدیم فصل آخر را به طور کامل تغییر بدهیم. در واقع هرچیزی که برای پایان سرقت در نظر داشتیم را عوض کردیم چرا که جوابگوی ما نبود. ۳۳ مرتبه ویرایش نیاز بود تا به نسخه مورد نظر برسیم.
چه زمانی متوجه شدید که این میتواند پایان مجموعه باشد؟
فکر میکنم زمانی که تصمیم به تولید فصلهای بیشتر گرفتیم، همیشه یک تصور و ترس - از اینکه سریال شما خستهکننده و بیارزش شود- همراه ما بود. ما همیشه فکرم میکردیم باید سریال را در دورانی که خواستنی و موردعلاقه همه باشد بهپایان برسانیم؛ وقتی هنوز در دوران طلاییاش بهسر میبرد. بهنظر میرسید این تنها کاریست که باید با مجموعه انجام بدهیم. فکر میکنم فصل پنجم بنا به دلایل زیادی بیرحمانهترین فصل نسبت به سریهای قبلی است. فصل پنجم به دلیل آزار و اذیت زیادی که به گروه پروفسور میرسانیم، در بیشترین حد خود در عبور از چارچوبها قرار رفته است.
در زمان اتمام فصل دوم، شما تصور میکردید سریال همینجا خاتمه پیدا میکند و پایانی بسیار خوش هم برایش انتخاب کردید. با نزدیک شدن به این پایانِ جدید هنوز هم همان فلسفه را دنبال میکنید یا دیدگاهتان را برای پایانبخشی به سریال تغییر دادهاید؟
بله همینطور است. ما در فصل دوم به دنبال یک پایان خوش بودیم و توانستیم دیدگاه بینندگان در مورد آدمهای خوب و بد را کاملا عوض کنیم. کاری کردیم که بیننده احساس کند دزدها در سمت درست ماجرا قرار دارند و چون متوجه شدیم بینندهها بهطور جدی طرفدار دزدها هستند، تصمیم گرفتیم یک پایان خوش بسازیم. به نظر من با توجه به هویت جدیدی که سریال بدست آورد، شرایط در فصل چهارم از یکپارچگی بیشتری برخوردار شد. موضوعی که در مدت زمان کوتاهی منجر به احساس خوشحالی زیاد در بینندگان، همچنین ایجاد مشارکت و دیدگاه مثبت آنها شد.
زمانی که سرانجام این بخش را به پایان رساندید چه احساسی داشتید؟
تقریبا مشابه با تمام دفعاتی که یک سریال را تمام میکنیم، احساسی از تهیبودن بهوجود میآید چرا که در آن لحظه احساس میکنیم به نتیجه رسیدهایم. آمده بودیم داستان یک دزدی را بگوییم و موفق هم شدیم. در فصلهای ابتدایی ما خیلی جوان بودیم، پولی نداشتیم، روزهای متوالی زیادی مجبور بودیم دوبار فیلمبرداری کنیم. برای همین هم تمام کردن سریال مایه آرامش بود اما احساس کردیم کار خوبی به ثمر رساندهایم. دوماه بعد سریال از نتفلیکس پخش شد و آن اتفاقات در برزیل افتاد؛ مردم شروع به زدن تتوهایی از اسم پروفسور یا صورت توکیو کردند و حتی در کاراناوالی در ریودوژانیرو لباسهای مخصوص سریال را پوشیدند،. نتفلیکس به شکل غیرمنتظرهای [برای ادامه سریال] با ما تماس گرفت و ما گفتیم: «سریال باید همین مسیر را میرفت»، اما ما داستانهای بیشتری برای گفتم داشتیم و باور داشیم که این مجموعه با وجود بومی بودنش میتواند مخاطبان بیشتری را بهدست آورد.
بعد از واکنشهایی که هواداران به مرگ شخصیت نایروبی داشتند، دوست دارید مردم چه برداشتی از این فصل داشته باشند؟
زمانی که مرگی رخ میدهد بینندگان دو احساس کاملا متفاوت را تجربه میکنند اما هر دو حس مربوط به شور و اشتیاقی است که جنبه تخلیه هیجان هم دارد. در انتها لحظاتی از خشم نیز وجود دارد. ما متوجه این خشم شدیم چرا که، خب، هواداران برای ما پیامهای خشمگینانه میفرستند. اما از آن طرف یک شور عاطفی بزرگ هم در بیننده بهوجود میآید. افراد زیادی به ما گفتهاند که به گریه افتادهاند چرا که خودشان را جای شخصیت موردعلاقهشان گذاشتهاند.
واقعا سریال سرقت پول به خانه آخر رسیده؟ شانسی وجود دارد که داستان را در یک اسپین-آف ادامه بدهید؟
در حال حاضر ما در دوران پساتولید سختی بهسر میبریم چرا که فصل جدید را در ژانر جنگی ساختهایم. تصمیمی که برایمان لحظات پیچیدهای رقم زده. فکر میکنم باید تدوین این فصل را تمام کنیم، آن را تماشا کنیم و تصمیم بگیریم که اصلا روزنهای برای ساخت اسپین-آف وجود دارد یا نه، و اینکه شاید بخواهیم درباره یک شخصیت حرف بیشتری بزنیم...اما در حال حاضر تصمیمی گرفته نشده است.
مصاحبهکننده: ویلیام مولالی
نشریه اسکوایر میدلایست
نقد فصل پنجم سریال سرقت پول را با عنوان « زوال قوی ترین شخصیتها» را در اینجا بخوانید.