سامان بیات
سید مرتضی آوینی از دل بازخوانی نامه ای از ابراهیم حاتمی کیا
مرثیه سرایان پس از مرگ

در روزهای اخیر از صدا و سیمای جمهوری اسلامی مستندی با عنوان آقا مرتضی پخش شد که به زندگی و فعالیت های هنری شهید مرتضی آوینی می‌پرداخت. پس از پخش چند قسمت از مستند، فعالان عرصه هنر انتقادات سختی به این مجموعه وارد کردند. مرتضی آوینی سوژه ایست که همواره با حاشیه همراه بوده و هست. از مخالفتش با هنرمندان و روشنفکران گرفته تا بحث و جدل هایی که با دوستان خود داشته.  به نظر میرسد دوستان و نزدیکان آقا مرتضی حتی یادداشت ها ونقدهای ایشان را نخوانده اند چراکه با اظهارنظرهای نابجا بیشتر پیرامون شهیدِ اهل قلم حاشیه سازی می‌کنند. مرتضی آوینی برای بد و خوب دانستن آثار سینمایی مترومعیارهایی داشت که مهمترین آن‌ها به گفته خودش روح و معنویت جاری در زندگی ایرانی بود. و رسیدن به این روح معنوی خود مسئله‌ای‌ست که از نظر شهید، فیلم‌های اندکی بدان رسیده‌اند. برای مثال مادر، عروسی خوبان، مسافران، نارونی، هامون و آثار کیارستمی را در تعارض با این متر و معیار می‌دید ولی برای فیلمی مثل نیاز احترام خاصی قائل بود. وی همچنین از مخالفان جدی فیلم‌های موسوم به سینمای پیشرو بود چرا که آوانگاردیسم این آثار را در تعارض با تفکر ایرانی می‌دید. اما اکثر طرفداران ایشان، هم کشته‌ کیارستمی و پاراجانف‌اند و هم شیفته‌ روایت فتح. یعنی صرفا شخصیت مرتضی آوینی را به عنوان یک سوژه‌ تاریخی دوست دارند وگرنه اصلا با عقاید ایشان آشنا نیستند. بگذارید با مثالی مسئله را روشن کنیم. در قسمت اول مستند آقا مرتضی از زبان برادر شهید آوینی می‌شنویم که می‌گوید:«آقا مرتضی از کودکی تا شهادت با هنر محشور بود، اما با انقلاب اسلامی  آثار مکتوب‌شان را آتش زده و از بین بردند.» سپس بریده‌هایی از مکتوبات مرتضی آوینی را می‌خوانند و از علاقه‌ ایشان به هنر می‌گویند. جوان کنجکاو و جستجوگری که هر روز در شبکه‌های اجتماعی پرسه می‌زند اگر پای این مستند بنشیند و مجذوب شخصیت شهید بشود به هیچ شناختی از ایشان نخواهد رسید، نهایتا تصویر همان سوژه‌ تاریخی را قاب می‌کند و بالای کتابخانه می‌گذارد. در واقع برای شناختن شهید آوینی باید ابتدا مقالات ایشان را خواند چرا که این مستند انگار درباره شخص دیگری ساخته شده و به این موارد نمی‌پردازد. برای ذکر عقاید مرتضی آوینی از کتاب حلزون‌های خانه‌به دوش مثالی بیاوریم. در صفحه 58 این کتاب می‌خوانیم:«انتخاب مایکل جکسون به عنوان بهترین هنرمند دهه هشتاد از جانب جرج بوش، رئیس‌جمهور آمریکا، از زمره رویدادهایی است که نقاب از باطن پلید غرب می‌گیرد و حجت را حتی بر مردمی که با زبان بحث های نظری آشنا نیستند تمام می کند. مایکل جکسون مظهر تمامی مفاسدی است که جامعه کنونی غرب بدان گرفتار آمده و درعین حال صورت مجسم هنر به مفهوم جدید آن است.»
برای جوانی که صبحش را با موسیقی رپ آغاز کرده و تا شب با پری رویان مجازی به مراوده می‌پردازد صحبت از شیطان و استکبار جهانی و مقایسه‌اش با مایکل جکسون چیزی شبیه ترول‌های مضحک واتس آپ و تلگرام است. در واقع محدود کردن هنر به دایره‌ای کوچک که شهید آوینی و اطرافیانش بدان معتقد بودند در عصر کنونی شبیه به نوعی خود‌زنی هنری‌ست. شاید در دهه شصت که روح معنوی انقلابی بر جامعه حاکم بود می‌شد با چنین متر و معیاری بخش اعظمی از سینمای جهان را خط زد و از آثار انقلابی الگویی والا برای جوانانی که تازه پشت لبشان سبز کرده خلق کرد. اما امروزه با گسترش تکنولوژی و رشد قارچ گونه‌ نظریات هنری و عدم محدودیت در تماشای آثار هنری جهان، مخاطب با هزاران رویکرد و هزاران نظریه هنری مواجه است که متر و معیار مرتضی آوینی برای او جایگاهی ندارد. در مستند آقامرتضی رفقا و هم‌دوره‌ای های آوینی که مدام از حسنات وی می‌گویند هیچ وجه اشتراکی با این آرا ندارند.  شاید اگر شهید زنده بود حتی با این مترومعیار به مخالفت هم می‌پرداختند اما چون قرار است مستند پرتره‌ای از ایشان ساخته شود به ذکر خاطرات مشترک و بگوبخندهای نوستالژیک بسنده کرده و برای ساختارشکنی و متفاوت بودن نیمچه اشاره‌ای هم به تخته حشیش لبنانی و پشت‌موی سشوار کشیده‌ شهید می‌کنند.
در ادامه‌ همان تفکر، آوینی در کتاب آینه جادو (ص 22) می‌نویسد:«شاکله‌ سینمای امروز در جهت ایجاد تفنن و در خدمت تبلیغات شیطانی غرب شکل گرفته.» هرچند که ایشان سرگرمی را جزو جداناپذیر سینما می‌دانند اما برای نوع سرگرمیِ فیلم‌ها هم معیارهای خاصی دارند. در کل روایت سرگرم کننده‌ آثار غربی را مردود می‌دانند.هم‌قطاران شهید نمی‌توانند این را انکار کنند که برای نسل نو، سینما و هنر به مثابه سرگرمی‌ست و حتی اگر اینگونه نباشد و این نسل خواستار سینمای اندیشه باشند باز نمی‌توان نقش سرگرمی را انکار کرد. چرا که چرخه‌ سینما این مسیر را در پیش گرفته و تعداد تولیدات سینمایی در این مسیر حرکت می‌کنند. ای کاش هم‌قطاران شهید به جای اینکه نظر خود درباره ایشان را می‌گفتند تحلیلی از عقاید و نظرات ایشان درباره ماهیت هنر و سینما ارائه می‌دادند.  بد نیست که پخش این مستند را بهانه‌ای کنیم برای انتشار نامه‌ای کمتر دیده شده از ابراهیم حاتمی‌کیا درباره مرتضی آوینی که در سال 1376 نوشته شده است. شهید آوینی فیلم‌های دیده‌بان، مهاجر و از کرخه تا راین را ‌پسندید و برای سینمای ابراهیم حاتمی‌کیا احترام خاصی قائل بود. حاتمی‌کیا نیز در این نامه به دوستان آوینی که در زمان حیات با ایشان مخالفت می‌کردند و بعد از مرگ برای او مرثیه سر می‌دهند اشاره کرده است. می‌توان این گمان را هم برد که رفقای آقامرتضی تعمدا از متر و معیار نقد ایشان سخنی نمی‌گویند چرا که بیشتر دافعه ایجاد می‌کند تا جاذبه. این‌روزها کمتر کسی به سمت منتقدی که به نود درصد سینمای ایران و کلیت سینمای غرب دید انتقادی دارد جذب می‌شود:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

«هوالحق

سیدی بود دلسوخته، عاشقی بود شیدا.عزیزی بود که هیچگاه بغض فرخورده‌اش بالا نیامد و نم اشک دیدگانش، لحظه‌ای آسوده‌اش نگذاشت. بغض و لبخندش قرین و ممزوج بود و هر که را با او خلوتی بود، در ضیافت محفل حیرت او، چیز جز خون دل و آب دیده هیچ ندید.

سید مرتضی آوینی، کسی بود که نیمه آسمانی‌اش، بیش از نیمه زمینی‌اش بود. و هنوز آفتاب پس از لیلة‌الدفن او از افق سر نزده بود که بداندیشان و دشمنان حربی او سرزده بر منبرها رفتند و داد فراغ سردادند و اشک از دیده‌ها جاری کردند و چنان ناله نفاق خود را با فغان مریدان و دوستان یکی کردند که تو گویی تا دیروز، هم اینان نبودند که سید را بر سر دار جفا می‌کردند و چوب تکفیر بر لبانش می‌زدند.

عزیز برادر، روزگار چنان بر مدار ریا گردش گرفته که انگار هیچ صاحبدلی را توان رسیدن به گرد آن نیست، ولی در این وادی حیرت بر دوستان حقیقی آن بزرگوار فرض است که دست هنر بر زانوی همت نهاده و جهت ادای دینی که به او دارند، از سرچشمه زلال معرفت و خاک خون نشسته دل، تحفه‌ای گرانمایه تهیه کنند.

خوشا بحال اهل ذوقی که خلوت دل را با قلمی به صفحه اظهار می‌سپارند و رود اندیشه را با جوهر و رنگی و تاملی کوتاه به دریای بیکرانه خواهندگان متصل می‌کنند. شاید تو نیز خواسته باشی خاطر و  دلمشغولی یاد سید مرتضی را به تصویر بکشی؛ ولی مشکلات ابزار سینما تو را در مرحله تفکر معطل گذاشته باشد. حقیر مفتخرم که این واسطه مقدس را بعهده گرفته‌ام تا هر دوستدار سید مرتضی را در امر ثبت تصویری یار و همراه باشم.

منتظر تماس شما هستم.

شبها:3110597

حاتمی‌کیا»

 

1400/1/24 18:24:24